جدول جو
جدول جو

معنی مات زدن - جستجوی لغت در جدول جو

مات زدن
حیران شدن سرگشته شدن
تصویری از مات زدن
تصویر مات زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مات شدن
تصویر مات شدن
حیران و سرگردان شدن، مشوش و مضطرب شدن، مبهوت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
با مشت زدن کسی یا حیوانی را: شاهزاده خیز کرد ومشتی بردهان اسب زد و هر دو گوش آن اسب را بگرفت، بوکس بازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفت زدن
تصویر مفت زدن
بدست آوردن چیزی بطور مفت و رایگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مار زدن
تصویر مار زدن
Snake
دیکشنری فارسی به انگلیسی
साँप पकड़ना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دست زدن
تصویر دست زدن
اقدام نمودن، اقدام
فرهنگ واژه فارسی سره
جامه را بوسیله اتو صاف و بی چین و کیس کردن یا در شلوار خط ایجاد کردن اتو کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بست زدن
تصویر بست زدن
تکه های چینی شکسته را بوسیله ای بهم چسباندن: (بند زن بکاسه چینی چهار بست زد)، کوبیدن پاره ای فلزی برای استحکام بصندوق و غیره: (صندلی ما شکسته بود بست زدیم)، نصب یک بست تریاک بوافور و کشیدن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بام زدن
تصویر بام زدن
با دست زدن بر سر کسی بقوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست زدن
تصویر دست زدن
لمس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهت زدن
تصویر بهت زدن
خیره شدن شگفتیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد زدن
تصویر باد زدن
تولید باد کردن برای خنک کردن خود یا دیگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه زدن
تصویر راه زدن
غارت کردن مسافران در جاده قطع طریق، سرود گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زان زدن
تصویر زان زدن
نشستن روی زانو، خم شدن پیش کسی برای تعظیم او
فرهنگ لغت هوشیار